کتاب “سفر سرخ” سروده ی جبار قدمی مجموعهای شامل شعر سپید و غزل است.
طاق شد طاقت خدا مردى كجاست؟
يك نفر در زير باران جان سپرد
بى كس و بى چتر و عريان جان سپرد
خيس بود اما لبى خشكيده داشت
من گمان كردم كه باران جان سپرد
شب رسيد و شهر در سرما نشست
روز و خورشيد و توان از پا نشست
آخر شب بود اما يك نفر
در پناه داغ تاولها نشست
گم شده ياد شما با آن نبرد
در نبرد غربت و ما بازگرد!
هر كسى رد تو میداند ولى
هيچ كس جاى تو را پيدا نكرد
پیشنهاد:
بهرام علوی نیا –
بیشتر اشعار خوب و قابل قبول بودند. به نظرم در ادبیات پایداری جای کار بیشتری هست و در شعر باز هم بیشتر باید پرداخته شود و آثار بیشتری چاپ شود تا کیفیت کارها افزایش یابد