کتاب وضعیت سفید و قرمز مجموعه ای است از هفت داستان کوتاه، به قلم موسی بیدج نویسنده، شاعر و مترجم نامآشنای کشورمان که حال و هوای مردم پشت جبههها را در دوران جنگ تحمیلی بیان میکند. نویسنده این داستانها را در همان سالها (یا نزدیک به آن دورهی زمانی) نگاشته و از زبانی ساده و فرم واقعگرا استفاده کرده است. مخاطب در هر کدام از این داستانها با دنیایی متفاوت روبرو میشود و به سالهای مقاومت دهه ی شصت بازمیگردد. عنوان داستانها عبارت است از: شال سبز، آسمان زعفراني، لحظههاي بلند دلتنگي، كلاف قرمز، فانوسخانه، بوى باغچهى باران خورده و ما پر از عبّاسيم.
در بخشی از داستان لحظههای بلند دلتنگی میخوانیم:
“دل ليلا لرزيد. سقف خانه های نيمه آجري روی سرم آوار شد. چهرهی زن، پاهاي از كار افتاده و نام شهرش، در من عجين شد و سر به طغيان نهاد. احساس كردم اگر حرفي بزنم، زمينلرزهای مرا، همچون شهر طبس، خواهد لرزاند. سكوت كردم، اما لحظهای نگذشته بود كه صداي زن تكرار شد: ـ طبس، نشنيده ايد؟! گفتم كه قلب ميهنم با طبس لرزيد. دل من هم آن پليكاني بود كه در باغ گلشن آشيان داشت. خواستم بگويم، اما گلويم مجال گفتن نداشت.”
برای خرید کتاب با موضوع داستان یا آشنایی بیشتر با آثار موسی بیدج میتوانید از برچسبهای پایان همین متن به موضوع مورد علاقهی خود دسترسی پیدا کنید.
علیرضا م –
اثر مفیدی برای خواندن و یادآوری خاطرات دهه شصت و اتفاقاتی که در شهرها می افتاد برایم جالب و مفید بود.